به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیک قلم به نقل از دیپلماسی ایرانی: جنگی که اکنون میان روسیه و اوکراین در حال وقوع است، یک جنگ نیابتی است که در آن روسیه نقش بازیگر اصلی جنگ را ایفا میکند، در حالی که تمام غرب در حمایت از اوکراین ایستاده است و از شکست نیروهای آن جلوگیری می کند و در این رویارویی نظامی برای اوکراین تمام ابزارهای لازم برای ادامه دادن به جنگ را فراهم میکند. با این حال، آنچه این جنگ را از جنگهای نیابتی پس از جنگ جهانی دوم متمایز میکند این است که همه دست اندرکاران آن اذعان دارند که آنچه بعد از آن اتفاق میافتد، از نظر شکل و ماهیت سیستم بین المللی ناشی از نتایج آن، مانند قبل نخواهد بود.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و همتای آمریکایی او در این مورد اتفاق نظر دارند. چین و رهبران اروپایی نیز در این عقیده مشترک هستند. حتی رهبران اوکراین نیز از این موضوع آگاه هستند و بر اساس آگاهی خود از نقشی که این جنگ در تسریع یا به تاخیر انداختن ظهور این نظام جدید بینالمللی دارد، عمل میکنند.
فضای جنگ روسیه علیه اوکراین شرایط اقتصادی مشابهی را ایجاد کرد که جهان در پایان دهه اول قرن گذشته با آن روبه رو شد و جهان را به بحرانهای رکودی وارد کرد که جان میلیونها نفر را در اثر گرسنگی و فقر گرفت. همچنین شبیه اولین بحران رکودی است که در سال ۱۹۲۸ شروع شد و یکی از نتایج آن شروع جنگ جهانی دوم بود. به این معنا که جنگ کنونی در عرصه اوکراین پایان نخواهد بود. این مسئله نیازمند تحلیلهای طولانی نیست چرا که هر رکودی در جهان آغاز جنگهای جدیدی است و بدون جنگ امکان ظهور نظام بین المللی جدید وجود نخواهد داشت.
در خصوص پیشبینی درخصوص شیوع رکود جهانی به اظهارات آلن گرینسپن، رئیس سابق شورای عالی خزانه داری ایالات متحده آمریکا اکتفا میکنیم مبنی بر اینکه اقتصاد آمریکا در سال جاری شاهد رکود اقتصادی در نتیجه افزایش نرخ بهره خواهد بود.
سیاست ظهور محورها و تقسیم جهان به اردوگاه شرق شامل چین، روسیه و هند و اردوگاه غرب شامل آمریکا و متحدانش در غرب از بدیهیات آماده سازی صحنه برای ظهور نظام نوین بین المللی خواهد بود. قبل از ظهور آن شاهد جنگهای شدیدی خواهیم بود که در آن جدیدترین سلاح های موجود در زرادخانهها استفاده خواهد شد و مسابقه تسلیحاتی به راه خواهد افتاد و شاهد فقر و قحطی خواهیم بود. به امید این که رقبا متوجه شوند که در راستای به رسمیت شناختن واقعیتهای جدید قدرت، چارهای جز بازگشت به میز مذاکره و دستیابی به صلح وجود ندارد.
منبع: الخلیج / نویسنده: یوسف مکی