سفر اخیر رئیس جمهور ایران به چین را میتوان تلاشی از سوی رئیس جمهور چین برای ترغیب واشنگتن به کاهش موضع تهاجمی فزاینده خود در قبال چین قلمداد کرد. شهیر شهید ثالث؛ تحلیلگر سیاسی ایرانی – کانادایی و روزنامه نگار آزاد است که در مورد مسائل داخلی و خارجی ایران، خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا […]
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیک قلم به نقل از فرا رو گزارش می دهد که نشریه ی میدل ایست آی در مطلبی به رقابت بین آمریکا با چین اشاره کرده و آورده است: رقابت بین ایالات متحده و چین بر سر تسلط جهانی در دوران ریاست جمهوری “باراک اوباما” به سطح جدیدی رسید. اوباما سیاست محوری خود در آسیا را به عنوان راهی برای مقابله با ابتکار عمل چینی که به عنوان اهرم قدرت اقتصادی چین برای دستیابی به دستاوردهای سیاسی، منطقهای و جهانی شناخته میشد آغاز کرد. از سوی دیگر، از نظر چین ایالات متحده همواره دغدغه محافظت از سلطه جهانی خود را داشته و در عین حال هر کاری که میتواند برای به تاخیر انداختن یا مختل کردن رشد چین انجام میدهد.
دونالد ترامپ با این احساس که آمریکا بر اثر پاندمی کووید ضعیف شد امری که بر هراس او از سبقت گرفتن چین از امریکا افزود بار دیگر صحنه رویارویی دو کشور را به مرحله تازهای ارتقا داد و باعث تشدید تنش بین دو کشور شد. او چین را به عنوان مسئول ویروس کووید شناخت و به شدت محکوم کرد و جنگ تجاری را به شکل تشدید تعرفهها آغاز نمود.
“رابرت اوبراین” مشاور امنیت ملی ترامپ در سخنانی گفته بود که چین به دنبال استفاده از بحران ناشی از پاندمی کووید برای گرفتن جای ایالات متحده به عنوان قدرت پیشرو در جهان است. سپس “مایک پمپئو” وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده در بیانیهای تهاجمی و بی سابقه ایده تغییر رژیم در چین را مطرح کرد و گفته بود:”اگر دنیای آزاد چین کمونیستی را تغییر ندهد چین مطمئنا ما را تغییر خواهد داد”.
رابطه چین و امریکا در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز بهبود نیافته است. در استراتژی امنیت ملی بایدن در اکتبر ۲۰۲۲ میلادی از چین تحت عنوان “تنها رقیبی که قصد تغییر نظم بین المللی را دارد و همزمان به طور فزایندهای قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و تکنولوژیکی خود را برای این کار تقویت میکند” یاد شده است. هم چنین در ادامه آن سند آمده است:”چین این جاه طلبی را دارد که به قدرت پیشرو در جهان تبدیل شود”.
این چیزی است که ایالات متحده عمیقا نگران آن است: ظهور چین برای تبدیل شدن به قدرتمندترین اقتصاد جهان. در این سند آمده است: “پکن اغلب از قدرت اقتصادی خود برای وادار ساختن کشورهای دیگر به منظور پذیرش خواسته هایش استفاده میکند. چین از باز بودن اقتصاد بین الملل سود میبرد و دسترسی به بازار داخلی خود را محدود میکند و به دنبال آن است که جهان را بیشتر به جمهوری خلق چین وابسته سازد و در عین حال وابستگی خود را به جهان کاهش دهد”.
دادههای بانک جهانی نشان میدهند که تولید ناخالص داخلی چین در سال ۲۰۲۱ میلادی ۲۷.۳ تریلیون دارا بود در حالی که این رقم برای ایالات متحده ۲۳ تریلیون دلار بوده است. آخرین پیش بینیهای رشد چشمانداز اقتصاد جهان توسط صندوق بین المللی پول برای سال ۲۰۲۴ میلادی رشد اقتصادی امریکا را یک درصد در مقایسه با رشد ۴.۵ درصدی چین نشان میدهد. طبق پیش بینی صندوق بین المللی پول تولید ناخالص داخلی به عنوان سهم یک کشور از تولید ناخالص داخلی جهان در سال ۲۰۲۵ برای چین ۱۹.۴۱ درصد در مقایسه با ۱۴.۷۱ درصد برای ایالات متحده خواهد بود.
در چنین شرایطی “شی جین پینگ” رئیس جمهور چین در ماه دسامبر از عربستان سعودی بازدید به عمل آورد.
از دهه ۱۹۵۰ میلادی امریکا دلال اصلی قدرت در خاورمیانه بوده است. با این وجود، اکنون امریکا با افزایش رقابت از سوی چین مواجه است. برجستهترین پیام سفر “شی” این بود که کشورهای منطقه نسبت به پکن موضع مستقل تری نسبت به آن چه آمریکاییها میخواهند اتخاذ میکنند. ظاهرا ایالات متحده نگران ارتباطات رو به رشد چین با متحدان آن کشور در خاورمیانه است و واشنگتن به این متحدان اعلام کرده که روابط عمیق شان با پکن میتواند همکاری با ایالات متحده متحد استراتژیک و شریک امنیتی اصلی شان را دچار اختلال سازد.
بایدن در سخنرانی خود در ماه ژاویه دست کم هفت بار از چین و رهبر آن کشور نام برد. تمرکز او بر این بود که نشان دهد چگونه ایالات متحده به طور فزایندهای برای رقابت با چین آماده میشود. چین از خود واکنش نشان داد و “مائو نینگ” سخنگوی وزارت امور خارجه آن کشور گفته بود:” این رویه یک کشور مسئول نیست که به بهانه رقابت یک کشور را بدنام کند یا حقوق قانونی توسعه کشور را محدود سازد”. او افزوده بود که چین از رقابت با ایالات متحده نمیترسد، اما مخالف تعریف کلیت روابط چین و ایالات متحده از منظر “رقابت” است.