پایگاه خبری تحلیلی پیک قلم به نقل از شرق گزارش می دهد: دیروز یکشنبه وزارت امور خارجه چین اعلام کرد، رئیسجمهوری ایران قرار است در هفته جاری به پکن سفر کند. به گزارش پایگاه وزارت خارجه چین، هوآ چانیینگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین (یکشنبه) اعلام کرد که ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران بنا به دعوت همتای چینی خود روز سهشنبه ۱۴ فوریه (۲۵ بهمنماه) به این کشور وارد خواهد شد.
وی در ادامه گفت که سفر ابراهیم رئیسی به چین تا روز پنجشنبه به طول خواهد انجامید. سیدابراهیم رئیسی، در پاسخ به دعوت رسمی «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین در رأس هیئتی بلندپایه و برای دیدار رسمی سهروزه عصر دوشنبه عازم پکن پایتخت چین خواهد شد. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد، مهرداد بذرپاش، وزیر راه، جواد اوجی، وزیر نفت، جواد ساداتینژاد، وزیر کشاورزی، رضا فاطمیامین وزیر صمت، محمدرضا فرزین، رئیسکل بانک مرکزی و علی باقریکنی، مذاکرهکننده ارشد کشورمان رئیسی را در این سفر همراهی میکنند.
رئیسی در این سفر پس از استقبال رسمی از سوی همتای چینی، ابتدا دیداری خصوصی با شی جینپینگ خواهد داشت و سپس مذاکرات هیئتهای عالیرتبه دو کشور و نیز مراسم امضای اسناد همکاری، در حضور رؤسای جمهور برگزار خواهد شد. رئیسی در این سفر همچنین در نشست مشترک تجار و فعالان اقتصادی دو کشور شرکت خواهد کرد و دیداری نیز با ایرانیان مقیم چین خواهد داشت. نشست و گفتوگو با اندیشمندان و فرهیختگان برتر چینی از دیگر برنامههای دکتر رئیسی در پکن خواهد بود. جمعی از وزرا و اعضای کابینه رئیسجمهور را در سفر به این کشور همراهی میکنند. رئیسی نخستین میهمان ارشد رئیسجمهور چین در سال نو چینی است.
اما دعوت رئیسجمهور چین از همتای ایرانی خود برای سفر به این کشور بعد از حضور جنجالی شی جینپینگ در عربستان و همراهی با سیاستهای ضدایرانی برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس چه معنایی میدهد؟ در سوی دیگر پذیرش و انجام این دعوت از سوی تهران در شرایطی که سیاست خارجی ایران در ماههای گذشته با چالشهای زیادی مواجهه بوده است، چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ احمد اسفندیاریمنفرد، پاسخ این دو سؤال مهم را در راستای یکدیگر تعریف میکند و به «شرق» میگوید: «اگرچه شی جینپینگ با سفر به عربستان سعودی و همراهی با ریاض در مطرحکردن برخی از ادعاهای ضدایرانی شائبه شکاف در مناسبات تهران و پکن را در محافل سیاسی و رسانهای داخلی، منطقهای و بینالمللی تقویت کرد اما چین از آن میزان هوشمندی برخوردار است که ظرفیتها و پتانسیل بازیگر مهمی چون جمهوری اسلامی ایران را در منطقه استراتژیک خاورمیانه از دست ندهد».
بااینحال تحلیلگر مسائل شرق آسیا این نکته را هم یادآور میشود که چینیها بعد از آغاز دور تازه ریاستجمهوری شی جینپینگ و سفر او به عربستان سعودی فصل جدیدی را در سیاست خارجی خود گشودهاند که از نگاه این کارشناس اصل بر توازنبخشی است. به همین دلیل اسفندیاریمنفرد اذعان دارد که تهران با وجود آنکه در دیپلماسی چین حذف نمیشود اما جایگاه سابق را ندارد، بهخصوص آنکه این مفسر حوزه سیاست خارجی تأکید دارد طی ماههای اخیر موقعیت فعلی جایگاه دیپلماتیک ایران، چینیها هم تمایل و رغبت کمتری برای تقویت روابط اقتصادی و دیپلماتیک با تهران پیدا کردهاند.
با این خوانش، تحلیلگر مسائل آسیای جنوب شرقی این سناریو را مطرح میکند که چینیها سعی کردهاند با دعوت از رئیسی در سایه توازنبخشی جدید، ایران را بهعنوان یک اهرم فشار برای خود حفظ کنند تا به باور اسفندیاریمنفرد، هم دلخوری ایران از سفر «شی» به عربستان برطرف شود و هم پکن بتواند ریلگذاری جدیدی را در آغاز فصلی نوین از سیاست خارجیاش عملیاتی کند. در سوی دیگر محمدمهدی سبحاننیا روی اهمیت این سفر تأکید میکند و در گپوگفتی با «شرق» بر این باور است که انجام این سفر از سوی رئیسجمهور ایران میتواند یک گام برای خروج از انزوای دیپلماتیک طی ماههای اخیر باشد.
اگرچه این تحلیلگر حوزه بینالملل اذعان دارد سفر رئیسی به چین نمیتواند پیام و پالس جدی مبنی بر خروج تهران از شرایط فعلی دیپلماتیک را با خود به همراه داشته باشد اما از نگاه او بههرحال انجام این سفر یک تحرک دیپلماتیک را برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. از این منظر سبحانینیا روی نکته مهمی دست میگذارد و پیرو آن اعتقاد دارد چون اروپاییها و آمریکا اکنون به دنبال فشار، تحریم، اجماع و انزوا علیه ایران هستند و به موازاتش فعلا ازسرگیری مذاکرات هستهای را هم در دستور کار خود ندارند، لذا تهران سعی دارد با این سفر رئیسی به چین و تلاش برای نزدیکی هرچه بیشتر با پکن و همچنین مسکو نوعی نگرانی و فشار را در طرف غربی برای تعدیل سیاستهای ضدایرانی خود ایجاد کند.
پیرو تحلیل سبحاننیا، احمد اسفندیاریمنفرد هم از جنبه دیگری به ارتباط دو موضوع سفر رئیسی به چین و پرونده فعالیتهای هستهای ایران میپردازد و دراینباره به «شرق» از نگرانی پکن درخصوص تداوم و تشدید اختلافات پادمانی تهران و آژانس میگوید و تأکید دارد که «چینیها بههیچوجه از ادامه این شرایط پیرامون ابعاد فعالیتهای هستهای ایران راضی نیستند». لذا کارشناس مسائل بینالملل این احتمال را میدهد که شاید پکن در جریان دیدار رئیسی و شی به دنبال تعدیل نگاه تهران در مقابل آژانس باشد تا وضعیت اصطلاحا به «مرحله غیرقابل مدیریت» میل نکند که در آن صورت به زعم اسفندیاریمنفرد دیگر اهرم فشار ایران برای چین کارکرد خود را از دست میدهد. به ویژه که بعد از موضوع بالن چینی و تشدید مناقشه پکن – واشنگتن، شی به اهرم فشار تهران بیشتر از قبل نیاز دارد.
اینها علاوه بر آن است که اسماعیل فلاحزاده، دیگر کارشناس در گپوگفتی با «شرق»، موضوع سفر رئیسجمهور ایران به چین را از زاویه جدیدی مورد ارزیابی قرار میدهد و اعتقاد دارد: «شاید مهمترین دغدغه تهران در این سفر به تلاشهای اخیر دولت بایدن برای رایزنی با طرف چینی در جهت توقف خرید نفت از ایران بازمیگردد». از این منظر، تحلیلگر حوزه انرژی سفر رئیسی را و دیدار او با همتای چینیاش را بسیار مهم ارزیابی میکند. بهخصوص آنکه فلاحزاده تأکید دارد که وضعیت بودجه ایران در سال ۱۴۰۲ چندان مساعد نیست و کسری بودجه شدید در سال آتی قطعی خواهد بود.
البته اوجگیری مشکلات اقتصادی و معیشتی در کشور هم به باور این کارشناس، اهمیت تداوم خرید نفت ایران توسط چین را بیش از پیش گوشزد میکند. به همین دلیل فلاحزاده معتقد است یکی از مهمترین دستور کارهای رئیسی در سفر به چین ناظر به تداوم فروش نفت و حتی افزایش میزان صادرات محصولات نفتی به طرف چینی است و در این راستا تحلیلگر حوزه انرژی این احتمال را هم میدهد که طرف ایرانی در این سفر با برخی تخفیفها و مشوقها، چین را ترغیب به تداوم خرید نفت از ایران کند.
در ادامه نکته مهم دیگری که این کارشناس روی آن از تأکید دارد به مسئله اجرائیشدن سند جامع همکاریهای راهبردی ۲۵ساله ایران و چین بازمیگردد که بعد از عضویت دائمی ایران در پیمان شانگهای و همچنین تصویب لوایح و قوانین مربوط به این عضویت توسط مجلس شورای اسلامی اکنون باید دید که طرف چینی تا چه اندازه نسبت به ادعای خود در تحقق اهداف و بندهای این سند صداقت دارد. البته فلاحزاده به این مهم نیز اشاره دارد که طی پنج ماه گذشته شدت تحریمها، فشارهای سیاسی و دیپلماتیک و نیز تقابل علیه ایران به شکل بیسابقهای افزایش پیدا کرده است. به همین دلیل شاید اکنون طرف چینی تمایل و یا توانی برای گسترش روابط اقتصادی با ایران نداشته باشد.
نویسنده : عبدالرحمن فتح الهی