پوتین بارها بر این نکته پای فشرد که «باید همهی دلایل اصلی آن درگیری از میان برداشته شود.» از نگاه او، این «دلایل اصلی» چیزی جز استقلال و حاکمیت اوکراین و حق این کشور برای پیوستن به نهادهای اروپایی از جمله ناتو ــ نیست؛ تعریفی که عملاً فرمولی برای تداوم جنگ به شمار میرود، نه […]
نشریه اکونومیست در همین زمینه گزارش داده؛ از همان لحظهای که ولادیمیر پوتین از هواپیمای دولتیاش بر فرش قرمز فرودگاه آلاسکا قدم گذاشت، میشد این سفر را برای او پیروزیای نمادین دانست. استقبال رسمی در کنار میزبانش، دونالد ترامپ، صحنهای بود که برای کرملین ارزش تبلیغاتی فراوان داشت. هرچند پس از ساعتها گفتوگو، هیچ دستاورد مشخصی برای اعلام وجود نداشت، اما اهمیت ماجرا در جای دیگری نهفته بود: این نخستین دیدار چهرهبهچهره یک رئیسجمهور روس با همتای آمریکایی پس از تهاجم به اوکراین به شمار میرفت. همین کافی بود تا نشست در پایگاه نظامی «المندورف-ریچاردسون» در آنکوریج، پوتین را از شخصیتی مطرود در غرب به مهمانی ویژه بر خاک ایالات متحده تبدیل کند.
«تا توافقی حاصل نشود، توافقی در کار نیست»؛ این جمله را ترامپ با چهرهای جدی و گرفته بر زبان آورد. او با اصرار بر اینکه «بسیاری و بسیاری از موارد» مورد توافق قرار گرفته، تلاش کرد فضایی مثبت ترسیم کند، اما اعتراف کرد که در مسئلهی اصلی یعنی توقف جنگ اوکراین هیچ پیشرفتی حاصل نشده است. این خود تصویری روشن از دوران پرابهامی است که روابط واشنگتن و مسکو را احاطه کرده؛ دورانی که در آن حتی ناکامی نیز میتواند برای برخی بهمنزلهی دستاورد تلقی شود. چه بسا همین نتیجهی نامعلوم، مایهی آسودگی خاطر رهبران اوکراین و اروپا بود؛ زیرا نگرانی اصلی آنان این بود که ترامپ در برابر خواستههای کرملین برای تضعیف کییف کوتاه بیاید.
هیچیک از دو رهبر در پایان نشست به پرسش خبرنگاران پاسخی ندادند. گویی ترامپ بهخوبی میدانست پرسشها بیشتر حول تهدیدهای پیشین او خواهد بود؛ همان هشدارهایی که پیش از دیدار داده و از «پیامدهای بسیار شدید» در صورت تداوم جنگ سخن گفته بود. او حتی درست پیش از فرود در آلاسکا به فاکسنیوز گفته بود: «اگر بدون نوعی آتشبس از اینجا بروم خوشحال نخواهم بود.» با این حال، نه خبری از نشست سهجانبه با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، به میان آمد و نه اثری از توافق در زمینهی کنترل تسلیحات هستهای که پوتین پیشنهاد داده بود. آنچه باقی ماند، تنها تأکید دو طرف بر «فرصتهای اقتصادی» بود، بیآنکه دستاوردی مشخص ارائه شود. ترامپ وعده داد که جزئیات گفتوگوها را به زلنسکی و رهبران اروپایی منتقل خواهد کرد؛ وعدهای که شاید بتواند پردهای هرچند نازک از آنچه پشت درهای بسته گذشت را کنار بزند.
ترامپ، همچون همیشه در نقش نمایشگر، تلاش کرد لحظهی ورود را به صحنهای باشکوه تبدیل کند و پوتین را تحتتأثیر قرار دهد. هواپیماهای دو رهبر تقریباً همزمان بر باند نشستند و کنار هم توقف کردند؛ آنان با گرمی دست دادند و به سوی جایگاه رفتند، در حالی که بر فراز آسمان یک بمبافکن «بی-۲» به همراه چهار جنگندهی اف-۳۵ عبور میکرد. روی زمین نیز چهار جنگندهی اف-۲۲ ردیف شده بودند. این صحنه آشکارا کوششی بود برای به رخ کشیدن قدرت نظامی ایالات متحده، اما آنچه در عمل به نمایش درآمد، ضعف دیپلماسی واشنگتن بود. ترامپ بارها ضربالاجلهایی برای توقف حملات روسیه تعیین کرده بود، بیآنکه در برابر بیاعتناییهای کرملین واکنشی جدی نشان دهد.
این نمایش نظامی بهویژه چشمگیر بود، چرا که اف-۲۲ همچنان پیشرفتهترین جنگندهی ایالات متحده به شمار میرود و همواره از دیدگان کنجکاو بهدقت محافظت میشود. خبرنگار ما یادآوری میکند که در جریان رزمایشی در جزیره «تینیان» در اقیانوس آرام، زمانی که تعدادی از همین جنگندههای اسکادران آلاسکا حضور داشتند، ناچار شد همهی عکسهای خود را برای سانسور به نیروی هوایی آمریکا تحویل دهد. در چنین شرایطی، بعید نبود که هیئت روسی از فرصت عبور کاروان ریاستجمهوری برای وارسی دقیق این جنگندهها نهایت استفاده را برده باشد.
در دورهٔ نخست ریاستجمهوریاش، دونالد ترامپ بارها نشان داده بود که ترجیح میدهد با ولادیمیر پوتین بدون حضور مشاوران یا یادداشتبرداران گفتوگو کند؛ رویکردی که همواره زنگ خطر دیپلماتها و نهادهای امنیتی را به صدا درآورده بود. از همین رو، اعلام صبح همان روز مبنی بر گسترش نشست یکبهیک در آنکوریج با حضور دو مقام عالیرتبه از هر طرف برای بسیاری نشانهای از احتیاط و شفافیت بیشتر تلقی شد؛ اما این اطمینان دیری نپایید. بهمحض پایان مراسم رسمی و پایین آمدن از جایگاه، ترامپ پوتین را دعوت کرد تا سوار بر لیموزین ریاستجمهوری آمریکا مشهور به «هیولا» شود؛ حرکتی که عملاً فرصت گفتوگویی خصوصی و دور از چشم دیگران را برای دو رهبر فراهم آورد.
تجلیل آشکار ترامپ از پوتین در تضاد کامل بود با تحقیر علنیای که او و مشاورانش در نخستین سفر ولودیمیر زلنسکی به کاخ سفید در اوایل سال جاری به نمایش گذاشتند. هرچند از آن زمان روابط واشنگتن با کییف بهبود یافته، اما ترامپ بارها با شتاب انگشت اتهام را متوجه خود اوکراین کرده و آن را «کشوری که مورد حمله قرار گرفته» توصیف کرده است؛ رویکردی که بهطرزی عجیب با نرمی و گذشت او در برابر کرملین همزمان شده است. ترامپ در گفتوگو با شبکهٔ فاکس استدلال کرد که برای رسیدن به توافق باید «حرکتهای زیگزاگی» داشت. اما در عمل، تغییر موضعهای پیاپی و دستوپا زدنهای پیش از نشست بیشتر به نشانهی سردرگمی و درماندگی میمانست؛ درماندگی در برابر رهبری روس که نه حاضر به عقبنشینی بود و نه بهسادگی در برابر خواهشهای او سر فرود میآورد.
محل برگزاری نشست نیز خود سرشار از نمادگرایی بود. آلاسکا، ایالتی در مرز شرقی روسیه و غربی آمریکا، یادآور نزدیکی دو قدرت در دو سوی تنگهٔ برینگ است؛ سرزمینی که در سال ۱۸۶۷ از سوی روسیهٔ تزاری به ایالات متحده فروخته شد و در جنگ جهانی دوم نیز یکی از مسیرهای حیاتی کمکهای نظامی آمریکا برای تجهیز اتحاد شوروی در برابر آلمان نازی از آن میگذشت. پوتین در سخنانش همهی این خاطرات تاریخی را مرور کرد و تلاش کرد بستر دیدار را به پیوندی عمیقتر گره بزند. او حتی روایت کرد که هنگام قدمزدن بر فرش قرمز، خطاب به ترامپ گفته است: «بعدازظهر بخیر، همسایهٔ عزیز.»
بدیهی است که قدرتهای هستهای؛ حتی اگر رقیب ژئوپلیتیکی یکدیگر باشند ناگزیر به گفتوگو هستند. اما پرسش اساسی اینجاست: آیا باید برای چنین دیدارهایی، آن هم بر خاک خود، همهی تشریفات و آیینهای افتخار را برپا داشت، وقتی دستاورد ملموسی از دل مذاکرات بیرون نمیآید؟ در نهایت، تنها امتیازی که نصیب ترامپ شد جملهای بود از زبان ولادیمیر پوتین: او گفت «صادقانه خواهان پایان جنگ است» و تأکید کرد که اگر ترامپ در سال ۲۰۲۲ رئیسجمهور آمریکا بود، جنگ اوکراین هرگز آغاز نمیشد.
با این حال، پوتین بارها بر این نکته پای فشرد که «باید همهی دلایل اصلی آن درگیری از میان برداشته شود.» از نگاه او، این «دلایل اصلی» چیزی جز استقلال و حاکمیت اوکراین و حق این کشور برای پیوستن به نهادهای اروپایی از جمله ناتو ــ نیست؛ تعریفی که عملاً فرمولی برای تداوم جنگ به شمار میرود، نه راهی برای پایان آن. ترامپ هیچ کوششی برای به چالش کشیدن این موضع نشان نداد. پوتین با لبخندی آشکار سالن نشست را ترک کرد و حتی اندکی هم به انگلیسی سخن گفت: «دفعهی بعد در مسکو.» میزبان آمریکاییاش هم با لحنی نیمهجدی، نیمهخوشحال پاسخ داد: «بهخاطر این جمله کمی تحت فشار قرار میگیرم، اما ممکن است شدنی باشد.»
منبع: فرارو