به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیک قلم به نقل از شفقنا؛ جرالد اف سیب ستوننویس والاستریت ژورنال این مطلب را با اشاره به اطمینان خاطر و اعتماد به نفس ولادیمیر پوتین در زمان حضور در کنفرانس مالی دوستان کرملین آغاز میکند- که خطاب به رسانهها اعلام کرد نه تنها اقتصاد روسیه از تحریمهای غرب جان به در برده، بلکه آمریکا و متحدانش نیز اتحاد و همسویی بینالمللی علیه حمله روسیه به اوکراین را از دست دادهاند. پوتین در این کنفرانس همچنین از شکلگیری مراکز قدرتمند جدید، تغییرات انقلابی در نظام روابط بینالملل و تغییرات اساسی و محوری در این زمینه خبر داد.
والاستریت ژورنال بعد از تشبیه این اعلامیه به یک قمار جهانی عظیم در قلب تهاجم روسیه علیه اوکراین؛ مینویسد که پوتین آگاه از این که روسیه به دلیل تهاجم وحشیانه به اوکراین احتمالا برای همیشه روابط مناسب با غرب را از دست داده؛ در حال قمار است تا با ایجاد یک شبکه دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی جدید چیزهایی را که در این میان از دست داده، جبران کند. روسیه البته برای رسیدن به این هدف روی اتحاد با چین حساب باز کرده است- که خودش نیز سالهای سال همین هدف را دنبال کرده و با تجارت و سرمایهگذاری در آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا یک سری پشتوانه دیپلماتیک برای خود به دست آورده است. پشتوانههایی که شاید بازیگران اقتصادی یا دیپلماتیک بزرگی نباشند، ولی بیشترشان بازارهایی در حال رشد به شمار میآیند که در مسیرهای تجاری استراتژیک قرار گرفته و بعضی هم دارای مواد معدنی مورد نیاز برای تبدیل به فناوریهای انرژی پاک هستند.
والاستریت ژورنال در ادامه با اشاره به این که روسیه و چین با این تلاشها به دنبال تنظیم مجدد جریانهای قدرت جهانی هستند تا در آینده به نفع خودشان و به ضرر غرب مورد استفاده قرار دهند؛ تحولاتی را که باعث امیدواری روسیه و چین نسبت به آینده میشود به مرور نشسته است- که در این میان میتوان به فروش قابل توجه نفت روسیه به هند، فروش گاز طبیعی روسیه به پاکستان و البته شکست اتحاد دیپلماتیک کشورهای مختلف جهان علیه حمله روسیه به اوکراین اشاره کرد. استقبال گرم روسای جمهور چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی در نشست سران کشورهای موسوم به بریکس یکی دیگر از مواردی بوده که ولادیمیر پوتین را نسبت به آینده امیدوار نگاه داشته است.
البته بلوک غرب نیز بحران اوکراین را در زمینههایی به نفع آمریکا و متحدانش ارزیابی میکند- که در این بین میتوان به احیای ناتو و تقویت اتحادیه اروپا اشاره کرد.
چین و روسیه اما این تمرکز بر انسجام را در بلوک غرب نشاندهنده تفکر قدیمی و جنگ سردی میدانند و استدلال میکنند که وضعیت امروز تفاوتهای زیادی با گذشته دارد.
آنجلا استنت استاد دانشگاه و نویسنده کتابی درباره استراتژیهای دیپلماتیک پوتین در این زمینه میگوید: «پوتین پیش از حمله به اوکراین شروع به تشکیل یک شبکه جدید بینالمللی کرد. روندی که با پیروزی روسیه در جدا کردن کریمه از اوکراین آغاز شد، با پیوستن روسیه به اوپکپلاس و درگیری عمیقتر این کشور در سوریه ادامه پیدا کرد و در نهایت نیز با راهاندازی یک خط لوله گاز جدید به چین در سال ۲۰۱۹ به اوج رسید».
در سوی دیگر ماجرا شاهد شبکهسازی پیوسته پکن در دو دهه گذشته در آفریقا و آمریکای لاتین بودهایم- که در این میان میتوان به ابتکار کمربند و جاده اشاره کرد که در سال ۲۰۱۳ سرمایهگذاری چین در زیرساختهای تجاری ۷۱ کشور مختلف در سراسر آسیا، آفریقا، اروپای شرقی و خاورمیانه را موجب شد. گزارش موسسه تحقیقات سیاست خارجی که حکایت از فعالیت بیش از ۱۰۰۰۰ شرکت چینی در آفریقا میکند، در کنار وام تقریبا ۱۲۶ میلیارد دلاری چین به کشورهای آفریقایی، شراکت ۴۵۰ میلیارد دلاری چین با آمریکای لاتین و البته سرمایهگذاری ۴۱ میلیارد دلاری این کشور در آفریقا نشاندهنده جنبههای دیگری از تلاشهای چین برای شبکهسازی در جهان هستند.
انستیتو تحقیقاتی سیاستگذاری خارجی در این زمینه خاطرنشان میسازد که یکی از ستونهای استراتژی بزرگ چین تبدیل شدن به بزرگترین شریک تجاری و ضروریترین تامین کننده اقلام کلیدی در زنجیره تامین برای همه اقتصادهای بزرگ در واقع، برای همه کشورها است».
منبع ترجمه: https://www.wsj.com/articles/putin-and-xis-bet-on-the-global-south-11657897521