نتایج اتحاد کشورهای غربی و آسیایی در خاورمیانه، خبر از تحولات مهمی در نظم اقتصاد خاورمیانه دارد. نظمی که در آن ایران صرفا نظاره گر توسعه اقتصادی همسایگان خود است. کارشناسان روابط بین الملل معتقدند در سالهای پیش رو با معنای نوینی از امنیت مبتنی بر اقتصاد در روابط بین الملل رو به هستیم. آنها […]
این در حالی است که پیوند تعهدات امنیتی و اقتصادی در قالب توافقنامه های جداگانه که به تصویب مجالس کشورهای عضو می رسد، مفهوم امنیت شبکه ای را حول سازمان های بین المللی این چنین، معنا می کند. کارشناسان اقتصادی معتقدند اگر ایران به دلیل وابستگی FATF به غرب، در کنار کره شمالی به عضویت این سازمان درنیامد اما امسال با عضویت در شانگهای تعهداتی به مراتب بالاتر از FATF را پذیرفت و مجلس و شورای نگهبان ایران هم با آنها موافقت کردند. این در حالی است که FATF تا به امروز در مجمع تشخیص مصلحت نظام مسکوت مانده است.
آیا ایران میوه بریکس و شانگهای را خواهد چید؟
در این میان اگرچه سازمان های بین المللی شرقی مانند شانگهای و بریکس رقیب سازمان های بین المللی غربی مانند سازمان تجارت جهانی یا گروه۲۰ هستند اما کشورهای آسیایی عضو این پیمان ها تلاش می کنند در جهت حفظ منافع خود، تجارت با اعضای این سازمان ها را با جدیت دنبال کنند. در چنین شرایطی، ناظران سیاسی معتقدند استراتژی امریکا، در خاورمیانه برای تشکیل شبکه ای اقتصادی از متحدان خود، با مهار ایران توسط چین، به ثمر نشسته است.
در صورت تحقق نظم جدید خاورمیانه، جاهطلبترین قدرتهای خاورمیانه، عربستان سعودی و امارات، که آرزو داشتند بازیگران برجستهای در اقتصاد جهانی باشند، با کاهش تنش های نظامی، از عقلانیت برخی کشورها مانند چین برای مهار کم هزینه دشمنان خود بهره بردند. از این رو، در شرایطی که امریکا برای تشکیل نظم جدید خاورمیانه نیاز به کنترل ایران داشت، چین توانست با همان «سیاست همسایگی و نگاه به شرق»، ایران را از مدار تهدیدات کشورهای عربی خارج کند.
سیاستی که کارشناسان روابط بین الملل می گویند به دلیل وابستگی ایران به واردات از چین، روز به روز کارت های بازی ایران در خاورمیانه کاهش یافته و ایران با دریافت پول های بلوکه شده خود، عملا سهمی از کیک نظم جدید اقتصادی خاورمیانه نخواهد داشت. موضوعی که ناظران سیاسی نشانه های آن را در دور زدن هند،عربستان و سایر کشورهای عربی در ایجاد کریدور اتصال هند به اروپا ارزیابی می کنند.
این در حالی است که ایران امیدوار بود با بهره برداری از خط آهن آستارا در شمال، که روسیه را از مسیر ایران به اروپا متصل می کرد، تحریم های امریکا را بی اثر کند. اما با تشدید منازعات ایران و جمهوری آذربایجان که اسرائیل بازیگر پنهانی آن است، موانع جدی برای همکاری جمهوری آذربایجان با ایران بر سر ساخت کریدور راه آهن آستارا به وجود آمد. کارشناسان روابط بین الملل معتقدند علیرغم احتمال واکنش نظامی ایران به تلاش آذربایجان برای تسلط بر قراباغ، اما همراهی ارمنستان با امریکا و همراهی آذربایجان با اسرائیل، کار ایران را برای همکاری با همسایشگانش برای توسعه فعالیت های اقتصادی سخت خواهد کرد.
سیاست دور زدن ایران توسط همسایگان
موضوعی که علیرغم امیدواری ایران به همسایگانش اما دورزدن ایران متاثر از تحریم های امریکا، به سیاستی آشکار از سوی همسایگان ایران با هدف دوری از هر نوع تحمیل هزینه در روابط اقتصادی آنها تبدیل شده است. ناظران سیاسی در تایید این گزاره به ماجرای دورزدن ایران از سوی پاکستان در جریان خط لوله گاز از ایران به این کشور که خط لوله صلح معروف شده بود، اشاره می کنند. در جریان این ماجرا، با امضای موافقتنامه ای بین پاکستان و روسیه، این پروژه خط لوله، بدون حضور ایران و بین روسیه و پاکستان، اجرا خواهد شد. پیش از این، روسیه در راهاندازی شرکت توسعه نفت و گاز (OGDC) و کارخانههای تولید فولاد پاکستان (PSM) به این کشور کمک کرده بود.
دور زدن ایران توسط همسایگانش و کشورهای شرقی به اینجا ختم نمی شود. خط لوله ترانس که گاز روسیه را از مسیر ترکمنستان،جمهوری آذربایجان و ترکیه به اروپا وصل می کند، سوآپ گازی ایران را، که بین ترکمستان،آذربایجان و ایران منعقد شده بود، دور می زند.
خط لوله ای که جزئیات آن، در اجلاس اخیر سران کشورهای ترکیه، جمهوری آذربایجان و ترکمنستان که در ترکمنستان برگزار شد، مورد بحث قرار گرفت و پس از آن، امریکا نیز از این خط لوله حمایت کرد. همان زمان، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور اروپا و اوراسیا گفته بود که با توجه به تضادهای ژئوپلیتیکی فعلی با مسکو، ایالات متحده آماده است حداکثر تلاش را برای تنوع بخشیدن و امنیت تامین انرژی با حمایت از تامین گاز ترکمنستان به آذربایجان و اروپا انجام دهد، بنابراین این امر اکنون در اولویت سیاست آمریکا قرار گرفته است.
اگرچه ایران از دهه ۷۰ شمسی با بهره گیری از دو ویژگی ژئوپلیتیک تنگه هرمز در خلیج فارس و سوخت های فسیلی نفت و گاز، از اهرم فشار لازم برای اثرگذاری بر سیاست خارجی برخوردار بود، اما اقتصاددان ها معتقدند تحریم های امریکا توانسته به میزان لازم، ایران را از دستیابی به تکنولوژی های جدید در مسیر توسعه اقتصادی دور نگه دارد و کاربرد گاز و نفت و تنگه هرمز را به عنوان اهرمی امنیتی در شرایط توسعه تکنولوژیک اعراب، از ایران بگیرد. موضوعی که در جریان گاز رسانی قطر به اروپا در جریان زمستان سخت برجسته شد.
این در حالی است که اگرچه دیپلماسی امریکا نیز در دو دهه گذشته به تثبیت انزوای ایران کمک کرده تا آنجا حالا که نظم جدید اقتصادی در خاورمیانه اجرا کند، اما پیامد مهم دیگر آن، برداشته شدن سایه تهدید ایران بر عربستان و اسرائیل به واسطه چین بود. موضوعی که اگرچه خبر از فصل جدید انزوای ایران می دهد اما این امیدواری وجود دارد با تغییر نگاه ایران به مفهوم اقتصادی امنیت، بتواند با تنش زدایی از روابط خارجی، بار دیگر از میوه های پیمان های اقتصادی بهره برداری کند.