محمد مهاجری: امید به تغییر ریل سیاست خارجی برای ۱۴۰۴ دارم
محمد مهاجری ، فعال سیاسی در این رابطه یادآور میشود که «مجموعه تحولات ۱۴۰۳، فارغ از تلخی و شیرینی آن برای جمهوری اسلامی ایران، اتفاقاتی بسیار شوکآور بودند» و به گفته او، «این میزان از تحولات در بازه زمانی کمتر از یک سال در تاریخ انقلاب سابقه نداشته است». این فعال سیاسی در تبیین نکته خود به اتفاقاتی مانند «شهادت رئیسجمهور ایران و روی کار آمدن رئیسجمهوری از جناح مقابل، سقوط بشار اسد، شهادت سیدحسن نصرالله و ترور فرماندهان و نیروهای فلسطینی، حمله مستقیم ایران و اسرائیل به همدیگر برای اولین بار، بازگشت ترامپ به کاخ سفید و…» اشاره دارد که به زعمش میتواند «بیمهایی را برای ۱۴۰۴ در حوزه سیاست خارجی پیشروی کشور بگذارد؛ بیم از این بابت که این تحولات شرایط بدتری را برای تصمیمگیران به وجود آورد». از طرف دیگر این فعال حوزه رسانه، «تحولات سیاست داخلی و برخی تندرویهای ماههای آخر علیه دولت چهاردهم و رئیسجمهور و نیز شکلگیری برخی اجتماعات به نام دفاع از حجاب و قانون مصوب و همچنین توهینها و تخریبها را نگرانکننده میداند». چراکه از دید وی «امکان تداوم و تشدید این تندرویها در ۱۴۰۴ و آثار و تبعات منفی در فضای سیاسی وجود دارد که هزینهها را برای ایران افزایش خواهد داد».
به رغم تمام بیمها و نگرانیهایی که در حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی مطرح شد، محمد مهاجری به یک ضرورت اشاره دارد که ناظر بر «فعالشدن دیپلماسی ایران است»، کمااینکه به باورش، «اتفاقی نظیر دریافت نامه دونالد ترامپ توسط جمهوری اسلامی ایران میتواند فصل جدیدی را در عرصه دیپلماسی به وجود آورد». هرچند که این فعال سیاسی، «نامهنگاریهای دوره باراک اوباما به تهران که نهایتا به مذاکرات برجامی ختم شد» را هم یادآور میشود. اما از دید وی و در شرایط حساس کنونی که «دونالد ترامپ به دنبال جنگ تعرفهها، جنگ سیاسی، جنگ اقتصادی – تجاری و حتی تهدید به جنگ نظامی با همه کشورهاست، پتانسیل ایجاد یک فرصت را برای کشور در سال ۱۴۰۴ خواهد داشت. چراکه بروز اختلافات، گسلها و بحرانهای ناشی از اقدامات و تصمیمات دونالد ترامپ با اروپا، چین و دیگر کشورها میتواند فضای تنفسی را برای سیاست خارجی ایران شکل دهد». به همین دلیل مهاجری، «امید به تغییر ریل در سیاست خارجی برای سال ۱۴۰۴ را مجددا تکرار میکند».
محمدعلی وکیلی: نگرانی عمده من برای ۱۴۰۴ ادامه مسیر طیشده گذشته است
محمدعلی وکیلی هم طی ارزیابی از سال آینده، نگرانی عمده خود را «ادامه مسیر طیشده در همه عرصهها برای سال آتی میداند». چراکه به باور این نماینده ادوار مجلس، «عمده مشکلات و بحرانهای جاری در همه ابعاد و سطوح سیاست داخلی، خارجی، بحران ناترازی انرژی، کمبود آب و نظایر آن در یک بازه کوتاهمدت مربوط به سال ۱۴۰۳ نیست، بلکه نتیجه یک سیاستگذاری و مسیر طیشده در دهههای گذشته است». به همین دلیل است که فعال سیاسی اصلاحطلب اذعان دارد، «اگر همان ریلگذاری گذشته برای سال ۱۴۰۴ تکرار شود، شاهد تداوم و تشدید بحرانها و ناترازیها در همه عرصهها خواهیم بود». وکیلی در ادامه، ورود مشخصی به عرصه سیاست خارجی دارد و معتقد است «تداوم مسیر طیشده در سالها و دهههای اخیر برای سال پیشرو از یک سو بحران دیپلماتیک را به دنبال خواهد داشت و از سوی دیگر به کوچکترشدن سفره مردم و بحران معیشتی دامن خواهد زد». اما در عین حال نماینده ادوار مجلس این امیدواری را دارد که «برای سال آینده، جمعبندی در مقامات تصمیمگیر برای تغییر ریل سیاست خارجی به وجود آید و در عین حال باید امیدوار بود که شاهد تغییراتی در کادر اداری و اجرائی برای بهبود وضعیت معیشتی بباشیم».
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی: امیدوارم سال آینده، سال کاهش تنش در سیاست داخلی و خارجی باشد
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، تمرکز جدی روی «تلاش برای کاهش تنش در سیاست داخلی و خارجی» دارد. چراکه به باور او، «این دو حوزه دارای کانونهای تهدید بسیار زیادی برای سال ۱۴۰۴ خواهد بود». از یک سو، نماینده ادوار مجلس اذعان دارد که «جریانهای تندرو با برگزاری راهپیماییها و تجمعات پراکنده به نام حمایت از قانون عفاف و حجاب و هر موضوع دیگری زمینه برای اعتراضات گسترده مردمی در سال آینده را فراهم میکنند». بهخصوص آنکه از منظر ایمنآبادی، «مالیات ۶۳ درصدی کمر خانوار و اقتصاد جامعه را خواهد شکست و شکنندگی سیاسی – اجتماعی در سال آتی به اوج خواهد خواهد رسید». این فعال سیاسی در حوزه دیپلماتیک هم مجددا بر کاهش تنش تأکید دارد. چراکه از منظر او، «روی کار آمدن دونالد ترامپ و سیاستهای اتخاذشده علیه ایران میتواند کانون بحرانهای جدی را برای سال آینده فراهم کند». هرچند از منظر ایمنآبادی، «تهران به دلایل مختلف از فرصت اوباما و بایدن استفاده نکرد، اما در شرایط کنونی باید راهبرد کاهش تنش در دستور کار قرار گیرد». لذا وی ابراز امیدواری میکند که «در سال ۱۴۰۴، حداقل سیاستی اتخاذ نشود که موجبات خشنودی صهیونیستها را فراهم کند».
جلال میرزایی: بیم جدی از تشدید بحران ناترازی و خشکسالی برای سال ۱۴۰۴ دارم
جلال میرزایی هم دیگر چهره سیاسی بود که از زاویه متفاوتی به بیم و امیدهای خود برای سال ۱۴۰۴ ورود کرده و ابتدا به ساکن، «موضوع خشکسالی برای سال آتی و تشدید بحران ناترازی انرژی، برق و کمبود آب» را پیش میکشد که به عنوان یکی از نگرانیهای عمده مدنظر این نماینده ادوار مجلس میتواند چالشهایی را برای دولت چهاردهم به وجود آورد. اما همزمان به گفته این استاد دانشگاه، «در بستر همین نگرانیها میتوان امید داشت که برنامه دولت پزشکیان برای تأمین ۳۰ هزار مگاوات برق خورشیدی، بخشی از بحران مربوط به ناترازی انرژی را رفع کند». در حوزه سیاست خارجی، جلال میرزایی با یادآوری مجموعه تحولات منطقه خاورمیانه و همچنین وضعیت سیاست خارجی کشور طی چند ماه اخیر پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، «اگرچه نگران تشدید بحرانها و پررنگترشدن برخی پروندههای حساس ایران برای ۱۴۰۴» است، ولی در عین حال این امید را دارد که «در سایه راهبردهای صحیح نظام و همچنین تاکتیکهایی که دولت مسعود پزشکیان برای مدیریت و کنترل شرایط دارد، بتوان ریل دیپلماسی را از مسیر تقابل و تنش و برخورد به سمت مذاکره برد».
صادق زیباکلام: سال ۱۴۰۴ یا زنگی زنگ خواهیم شد یا رومی روم
صادق زیباکلام هم دیگر کارشناسی ست که بیم و امیدهایش برای سال آتی را اینگونه تشریح میکند: «به طور کلی، پیشبینی من این است که سال ۱۴۰۴ نسبت به ۱۴۰۳ سالی بهتر خواهد بود. در سال ۱۴۰۳، متأسفانه تغییرات چشمگیری در زمینههای علل مسائل و سیاستهایی که باعث به وجود آمدن این بحران عمیق در سیاست خارجی شده باشد، رخ نداد و بحرانهای اقتصادی و سیاسی همچنان ادامه یافتند و هیچ تحولی در ریشه مشکلات به وقوع نپیوست. اما به نظر میرسد که در سال ۱۴۰۴ وضعیت متفاوت خواهد بود». به گفته این تحلیلگر سیاسی، «یکی از دلایل این تغییر نگرش، تحولات مثبتی است که در ماههای پایانی سال ۱۴۰۳ در منطقه اتفاق افتاد. تحولاتی که در سوریه، لبنان، روابط اسرائیل و فلسطین به وجود آمد و همچنین کاهش هزینههای ایران در سیاستهای خارجی، بهویژه در زمینه حمایت از نیروهای نیابتی در سوریه، لبنان، عراق، یمن و فلسطین، میتواند زمینهساز تحولی مثبت باشد. این کاهش هزینهها به ایران این امکان را میدهد که منابع خود را بیشتر معطوف به حل مشکلات داخلی کند».
اما دلیل اصلیتر خوشبینی از منظر زیباکلام، ناظر بر «اصرار رئیسجمهور آمریکا بر حل مسائل اساسی ایران است». به گفته این استاد دانشگاه، «مهمترین مسئلهای که ترامپ به دنبال حل آن است، موضوع برنامه هستهای ایران است. مسئله هستهای مانند زخمی است که نه بهتر میشود و نه بدتر. ترامپ قصد دارد این مسئله را یک بار و برای همیشه حل کند. هدف او این است که جمهوری اسلامی به هیچ عنوان قادر به تولید سلاح هستهای نباشد. تا به امروز، فعالیتهای هستهای ایران نشان داده که این کشور میتواند به سلاح هستهای دست یابد، اما مسئولین جمهوری اسلامی همواره اعلام کردهاند که قصد تولید سلاح هستهای ندارند. ترامپ مصمم است که از طریق کشورهای اروپایی و آژانسهای بینالمللی، ایران را از داشتن این توانایی محروم کند».
از منظر این چهره سیاسی، «نکته دومی که ترامپ به آن توجه دارد، این است که صرفنظر از اینکه ایران قصد حمله به اسرائیل یا دیگر کشورها را داشته باشد یا نه، او (ترامپ) مصمم است که وضعیت سلاحهای استراتژیک و موشکهای بالستیک ایران را محدود کند». چراکه به زعم فعال سیاسی اصلاحطلب، «هدف رئیسجمهور آمریکا این است که قابلیتهای ایران در زمینه سلاحهای پیشرفته موشکی را کاهش دهد و جلوی دستیابی به این سلاحها را بگیرد» و هدف سومی که زیباکلام به آن اشاره دارد و به باور او، «عملا قبل از ورود ترامپ به کاخ سفید محقق شده است، به کاهش توانایی نیروهای نیابتی وابسته به ایران بازمیگردد».از دید این تحلیلگر، «نیروهای منطقهای دیگر قادر به تأثیرگذاری عمده در عراق، لبنان و بهویژه سوریه نیستند و درحالحاضر، حضور ایران در این کشورها تهدیدی برای دیگر کشورها یا رژیمهای داخلی این کشورها به شمار نمیآید. ترامپ به طور قاطع در این مسیر حرکت میکند، مگر اینکه جمهوری اسلامی به طور جدی با او مقابله کند».
البته این استاد دانشگاه، تأکید دارد «اسرائیلیها در حال دقیقهشماری هستند تا تکلیف وضعیت ایران روشن شود». چون از زاویه نگاه زیباکلام، «ایران در نهایت ممکن است پاسخ منفی به ترامپ بدهد و در پی آن، پس از مذاکراتی که ممکن است به نتیجه نرسد، حال مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا و در این شرایط، آمریکا ممکن است چراغ سبز را برای حمله به تأسیسات هستهای ایران به اسرائیل دهد. در چنین وضعیتی، ایران قطعا مقابله به مثل خواهد کرد و در پاسخ به این حملات، به برخی از اهداف یا متحدان آمریکا یا اسرائیل حمله خواهد کرد. دراینصورت آمریکا به طور مستقیم وارد میدان خواهد شد». با این حال تحلیلگر حوزه سیاسی، «اعتقادی به چنین سناریویی ندارد»، چراکه به گمانش، «شماری از مسئولان جمهوری اسلامی، بهویژه کسانی که به واقعبینی شناخته میشوند، نمیخواهند وارد درگیری نظامی با آمریکا شوند و ازاینرو به احتمال زیاد از این بحران جلوگیری خواهد شد».
محمدعلی ابطحی: سیاست خارجی، کلید آرامش ایران در ۱۴۰۴
محمدعلی ابطحی در مقام دیگر چهره سیاسی هم تمرکز و توجه جدی به دیپلماسی دارد و به اعتقادش «سیاست خارجی، طبیعتا در این سالها مهمترین مسئله ایران است. سیاست خارجی از آن نظر اهمیت دارد که بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی داخل کشور به آن مرتبط است. همچنین، بسیاری از تنشهای منطقهای که نهایتا بر معیشت مردم تأثیر میگذارد، به سیاست خارجی وابسته است. این مسائل جامعه را تحت فشار قرار داده و باعث میشود که آرامش اجتماعی وجود نداشته باشد. درحالحاضر مسائل اقتصادی و آرامش روانی، دو مسئله جدی جامعه محسوب میشوند که هر دو آنها با اصلاح سیاست خارجی، خروج از رویکرد سنتی دیپلماسی و اتخاذ سیاستی فعالتر، میتوانند تا حد زیادی حل شده و مسیر آینده ایران را هموار کنند». با وجود آنچه عنوان شد، این فعال اصلاح، نگاه چندان خوشبینانهای ندارد، چراکه بحرانها، مشکلات موجود و سیاستگذاریهای فعلی، این امکان را محدود کردهاند»، بنابراین از دید او، «دغدغه و نگرانی اصلی همچنان به این بازمیگردد که جامعه تا چه اندازه بپذیرد که میتواند آرامش داشته باشد و این اطمینان را به دست بیاورد».
درعینحال، ابطحی نگرانی دیگری از بابت «وقوع اتفاقات تلخ در منطقه هم دارد». هرچند او به گزینه جنگ اعتقاد ندارد، اما همزمان بیم آن را دارد که «گسترش بحرانهای منطقهای و داخلی، همراه با سیاستهای داخلی، آینده ایران را تحت تأثیر قرار دهد». عضو مجمع روحانیون مبارز، «خطر از هم پاشیدن انسجام اجتماعی و رشد دوباره افراطگری در داخل کشور» را از دیگر تهدیدهای جدی سال آتی میداند، پس تأکید دارد «کشور باید به صورت استراتژیک آمادگی آن را داشته باشد که از مدیریت و تسلط جریانات انحرافی و افراطی فاصله بگیرد». در تبیین تبعات مخرب افراطگرایی در کشور، ابطحی یادآور شد میشود «در طول این سالها، جامعه از آسیبهای ناشی از افراطگرایی ضربه خورده است. گروههای افراطی که خیر جامعه را نمیخواهند، با شعارهای خود کشور را به عقب راندهاند، بنابراین باید تلاش کنیم که در این فرصت، نفوذ افراطگرایان در قدرت به حداقل ممکن برسد تا جامعهای آرامتر و باثباتتر داشته باشیم».
بهرام پارسایی: قانون در برابر قدرتهای سایه؛ ایران از بحران عبور میکند؟
بهرام پارسایی، عضو سابق مجلس شورای اسلامی گفت: واقعیت این است که وضعیت بحرانی در کشور به حدی است که شاید ارائه یک راهکار مشخص یا مطرحکردن موضوعی بهعنوان عامل امید، کمی دشوار به نظر برسد. مشکلات عدیدهای که کشور با آنها روبهروست، از مسائل داخلی گرفته تا بحرانهای خارجی، بهویژه تحریمها و محدودیتهایی که از سوی آمریکا تحمیل شدهاند، شرایط را پیچیده کرده است. در این شرایط، من نمیتوانم راهکار مشخصی برای عبور از این مشکلات در سال آینده پیشنهاد دهم.درباره مسائل خارجی، آنچه به طور مستقیم با روابط ایران با دیگر کشورها در ارتباط است، بهویژه تحریمها و محدودیتهایی که به کشور تحمیل شده، به نظر میرسد که گرهگشایی از این مشکلات بهسادگی امکانپذیر نباشد. عمده مشکلات کشور ناشی از رویکردهایی است که در گذشته اتخاذ شده است، این مسائل، بهویژه به دلیل تحریمهای بیسابقه، خارج از دایره اختیارات رئیسجمهور قرار دارد و در مواردی تصمیمات کلیدی از سوی رهبری اتخاذ میشود.
در مسائل داخلی، اگر رئیسجمهور بتواند بهعنوان مجری قانون عمل کند و این امکان برای او فراهم باشد، میتوان امیدوار بود که گامی مؤثر در راستای حل مشکلات برداشته شود. در چنین شرایطی، رئیسجمهور باید قادر باشد تا در برابر دولت سایه و قدرتهای فراقانونی که خارج از چارچوبهای قانونی عمل میکنند، بایستد و مصمم به اجرای قانون باشد. البته این موضوع هزینههایی به دنبال دارد، اما اگر قانون بهدرستی اجرا نشود، افراد ممکن است خود را از دایره قانون خارج بدانند و با هر بهانهای اعم از انقلابیگری، مصلحت یا دلایل دیگر تصمیماتی فراقانونی اتخاذ کنند.
بهعنوان مثال، یکی از این اقدامات خارج از قانون، تلاشهای گروههای اقلیتی است که به طور مکرر بر اجرای قانون عفاف و حجاب اصرار میورزند. این حرکتها نهتنها به ایجاد گسست اجتماعی منجر میشود، بلکه میتواند نظم و ثبات جامعه را تهدید کند. در چنین شرایطی، رئیسجمهور باید توانایی مقابله با تجمعات غیرقانونی را داشته باشد و اجازه دهد تنها کسانی که براساس قانون حق تجمع دارند، این اقدام را انجام دهند. علاوهبراین نظارت بر مسائل مالی کشور نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهعنوان مثال، مباحثی مانند گمشدن چند تُن طلا و نبود شفافیت درباره درآمدهای نفتی، گازی و ارضی کشور، نیازمند نظارت دقیق و شفافسازی است. رئیسجمهور باید بتواند قوانین را به طور مؤثر اجرا کند و نظارت کاملی بر همه مسائل مالی داشته باشد. اجرای صحیح قانون و نظارت مؤثر بر این مسائل میتواند در شرایط بحرانی کنونی کشور، دستاویزی باشد که امیدی در دل مردم ایجاد کند تا حداقل از شدت مشکلات کاسته شود و کشور به سمت کاهش بحرانها حرکت کند. این امر میتواند بهعنوان یک عامل امیدبخش در راستای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور تلقی شود.
محمود صادقی: آینده ایران در سایهای از بحرانها قرار دارد
محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، در گپوگفتش با «شرق»، تحلیل کاملا متضاد با نگاه امیدوارانه پولادی دارد و معترف است که «در حال حاضر، به طور قطع نمیتوان چشمانداز امیدوارکنندهای برای سال آینده پیشبینی کرد. چون با توجه به چالشهایی که داریم. تأثیرات آینده غیرمطمئن و بهنوعی نگرانکننده است». در ادامه همین لحن نه چندان مثبت است که صادقی هشدار میدهد «در جنبههای مختلف، از جمله در حوزه داخلی و سیاسی، به نظر میرسد دوران وفاق و همدلی به پایان رسیده است، مگر اینکه مدیریتی مؤثر و تغییرات جدی در این زمینه انجام شود». به گفته او «در حوزه اقتصادی نیز با توجه به ادامه ناترازیها، به نظر میرسد هیچ اقدام امیدبخشی برای سال آینده در سال جاری صورت نگرفته است. کسری بودجه، پیشبینی تورم و نرخ ارز و شاخصهای کلان اقتصادی نشاندهنده وضعیت نامطمئن و ناپایدار هستند و پیشبینی میشود که این وضعیت در آغاز وضع نامناسبتری پیدا کنند».
در حوزه سیاست خارجی هم صادقی، وضعیت کنونی را بهگونهای میبیند که «هنوز هیچ راهحلی برای بحرانها وجود ندارد و تا این لحظه هیچ توافق یا تحولی در مذاکرات صورت نگرفته است. مذاکرات نیز هنوز در ابهام قرار دارد و تهدیدهای خارجی بهوضوح افزایش یافتهاند. همچنین تأخیر شورای امنیت در رسیدگی به مسائل ایران که بهصورت غیرعلنی برگزار شده، نشانههای خوبی به همراه ندارد. اینها زمینههایی هستند که به وضوح چشمانداز امیدوارکنندهای در وضعیت کنونی نشان نمیدهند». با این حال، نماینده ادوار مجلس تأکید دارد: «از آنجا که نمیتوانیم صرفا به ناامیدی بپردازیم، باید تلاش کنیم تا راههایی برای امیدبخشی بیابیم». بنابراین به باورش، «اگر دولت و نظام کنش فعالی در راستای مدیریت این چالشها داشته باشند، بهویژه در زمینه انسجام داخلی و رفع اختلالات موجود، میتوان به آیندهای مثبتتر امیدوار بود. اما لازم است اختلالات و مسائل موجود در سطح بالا حلوفصل شوند. همچنین باید کشور از وضعیت تعلیق در سیاست خارجی خارج شود و مذاکرات به جدیت بیشتری ادامه یابد تا به یک سرانجام مثبت برسد».
این فعال سیاسی اصلاحطلب به «اهمیت تقویت انسجام ملی و وحدت داخلی» ورود میکند، زیرا به اعتقادش «بسیاری از چالشها با همبستگی ملی قابل تحمل و مدیریت هستند. با این حال، نگرانکننده است که هنوز کار جدی برای تقویت همبستگی ملی صورت نگرفته است و امیدواریم وفاقی که آقای پزشکیان به آن اشاره کردهاند، نهتنها در سطح حاکمیت، بلکه در لایههای مختلف جامعه گسترش یابد». ولی به گفته صادقی، «این امر نیاز به اقداماتی عملی دارد، نه فقط صحبتها و شعارها. بهویژه اقداماتی مانند اجرای قانون حجاب و عفاف که اخیرا شروع شده، میتواند به شدت به همبستگی ملی آسیب بزند. بنابراین ضروری است که از اینگونه اقدامات تفرقهانگیز اجتناب شود و در عوض، پیامهایی که رهبری کشور در راستای وحدت و همکاری ملی ارائه میدهند، مورد توجه قرار گیرد. در سایه همبستگی ملی، میتوان بسیاری از چالشها را با کمترین اثرات منفی مواجه ساخت و در نهایت، چشمانداز امیدوارکنندهای برای کشور به وجود آورد».
محمود میرلوحی: ناترازی انرژی، تهدیدی جدی برای ایران در ۱۴۰۴ خواهد بود
سیدمحمود میرلوحی هم در گفتوگویی که با «شرق» دارد «دغدغه اصلی کشور را گرفتاری در ناترازیهای مختلفی میبیند». با وجود این، استاندار پیشین آذربایجان غربی تصریح میکند که «نباید دچار یأس شد، بلکه باید امیدوار بود؛ اما این امیدواری مستلزم همت، جدیت و برنامهریزی است تا کشور بتواند از این گرفتاریها و بحرانها خارج شود». این فعال سیاسی گفته خود را با ارجاعی به حوزه دیپلماسی ادامه میدهد و تأکید دارد که «طبیعتا سالی که پیشرو داریم، سالی است که انقضای برجام در مهرماه در آن اهمیت زیادی دارد و در ششماهه اول سال، این موضوع تأثیر مستقیمی بر اقتصاد کشور، نوسانات ارزی، قیمت طلا و مسائل تحریمها خواهد داشت». به ادعای میرلوحی «چون همه از تأثیرات این موارد آگاهاند، بنابراین انتظار میرود دولت و رئیسجمهور با تدبیر، کشور را از این پیچ پرچالش عبور دهند – چه از طریق مذاکرات و چه با تلاشهایی که برای حل مسائل داخلی و خارجی- انجام میشود».
استاندار پیشین آذربایجان غربی به تحولات سیاست داخلی هم میپردازد و خاطرنشان میکند: «حال که انتخابات برگزار شده و مسیر غلط و پرهزینه «خالصسازی» تغییر کرده، باید امکان وفاق بین بخشهای مختلف، بهویژه بین مردم و حکومت، فراهم شود. اگر در این زمینه گامی برداشته شود، کشور در داخل میتواند به آرامش نسبی و افزایش مشارکت جامعه در امور مختلف دست یابد، از مسائل مهم دیگر این است که اگر این اتفاق رخ دهد، میتوان امیدوار بود که تورم از وضعیت فعلی و فشارهای شکنندهای که به جامعه وارد میکند، تا حدی مهار شود».
نگرانی از خشکسالی سال آینده نیز از دیگر موضوعات مدنظر میرلوحی بود و در تبیین این نکته، به «شرق» میگوید: «متأسفانه میزان بارندگیها امسال بسیار محدود بوده و بهویژه در مناطق مرکزی و جنوبی کشور، ناترازی منابع آب جای نگرانی دارد. در حوزه انرژی نیز این مشکل بهشدت احساس میشود. طی ۱۵ سال گذشته، سرمایهگذاری در کشور در این حوزه بهشدت آسیب دیده و تقریبا صفر یا منفی بوده است».
مسئله سرمایهگذاری در حوزه انرژی هم از جمله مباحثی بود که این فعال سیاسی به آن میپردازد و به گفته او «این موضوع با برجام و تحریمها ارتباط دارد که باید حل شود، در غیر این صورت، مشکل برق و انرژی همچنان ادامه خواهد داشت». استاندار پیشین آذربایجان غربی هشدار میدهد که «در سال آینده، ناترازی گاز و پس از آن، ناترازی نفت نیز نگرانکننده خواهد بود که این مشکلات عمدتا ناشی از عدم سرمایهگذاری در حوزه فشارافزایی گاز است. اگر این مسئله حل شود، میتوان به بهبود وضعیت نفت و در نتیجه تأمین پایدارتر گاز و برق امیدوار بود. در مجموع، مسائل انرژی به یکدیگر گره خوردهاند و نیازمند مدیریت جدی هستند».
میرلوحی این را هم مطرح میکند که «گروههای تندرو و جریانهایی مانند پایداری باید دست از سر جامعه و مردم بردارند و کنار بکشند تا جامعه بتواند نفس بکشد و دولت فرصت برنامهریزی پیدا کند. مشکلات و مسائل کشور ایجاب میکند که این جریانها از اقداماتی که طی سالهای اخیر هزینههای سنگینی به کشور تحمیل کردهاند، دست بردارند و عقلانیت بیشتری را در پیش بگیرند. آنها باید بپذیرند که اکثریت جامعه با دیدگاههای آنها همنظر نیست و نباید خواستههای خود را بر مردم تحمیل کنند. متأسفانه شاهد آن هستیم که این گروهها در حوزههای مختلف، از فرهنگ تا اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی، مانعتراشی میکنند. در این میان، هرچند کسی از آقای پزشکیان انتظار معجزه ندارد، اما همین میزان تواناییای که دارد نیز با فرسایش و اتلاف منابع مواجه شده است. این جریانها باید بپذیرند که خواستهها و دیدگاههایشان با اکثریت جامعه هماهنگی ندارد و حق ندارند آنها را تحمیل کنند».
در بخش پایانی گفتوگوی «شرق» با این فعال سیاسی، او معتقد است که «اگر بخواهیم یک دستاویز امیدبخش برای سال ۱۴۰۴ مطرح کنیم، دو مسئله اهمیت ویژهای دارد؛ نخست، رسیدن به نتیجه در بحث برجام که اگر تا مهرماه حل شود، پرونده هستهای ایران میتواند به روال عادی بازگردد و کشور پس از ۲۰ سال از این گرفتاری رها شود. اما اگر دوباره تحریمها بازگردند، شرایط بهشدت دشوارتر خواهد شد و نگرانیها افزایش مییابد». دومین موضوع هم از منظر میرلوحی ناظر به حوزه سیاست داخلی خواهد بود که در این زمینه تأکید میکند: «لازم است که واقعیتها پذیرفته شوند»، چون به باورش «تندروها نماینده اکثریت نیستند و نباید دیدگاههای خود را بر جامعه تحمیل کنند. اکنون نیز شاهدیم که در مسائل مختلف، این گروهها مانعتراشی میکنند. در این شرایط، هرچند انتظار معجزه از دولت وجود ندارد، اما حداقل باید اجازه داد که در همین چارچوب محدود نیز بتواند کار کند. در نهایت، کشور نیازمند انسجام و وفاق است».