به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیک قلم به نقل از دیپلماسی ایرانی؛ در این چند روز اخیر اخبار ناراحت کننده و تاسفباری دربارهی تحولات در غزه درباره وضعیت کودکان فلسطینی در خبرگزاریهای سراسر دنیا منتشر شده است مانند: اسرائیل ۵۰۰ خانواده را در غزه به طور کامل از بین برده است، سازمان ملل متحد گزارش داده که قحطی و گرسنگی به سراسر غزه گسترش یافته است و دست کم ۳۳ کودک به تازگی بر اثر سوءتغذیه در مناطق شمالی غزه جان باختهاند و یا شمار شهدای غزه به ۳۸٫۰۹۸ نفر رسیده است و ….. غزه از کودکانهترین شهرهای جهان است؛ نه فقط «متراکمترین» بلکه جوانترین قطعه مسکونی دنیا است.
نیمی از جمعیت ۲ میلیون و دویستهزارنفری غزه را زیر ۱۸ سالههایی تشکیل میدهند که بنا به تعریف کنوانسیون جهانی، کودک به شمار میآیند اما از ابتدای اشغالگری در غزه، کرانه باختری و قدس، رژیم صهیونیستی دست به شهادت کودکان و کودک کشی زده و اکنون به شیوههای فجیعتری ادامه پیدا کرده است. آنچنان که در این کودکانهترین شهر جهان، بیش از ۴۵درصد تلفات، مربوط به زیر ۱۸ سالههاست؛ نسبتی شگفتآور و دردناک که احتمالاً در هیچ جنگی شبیه ندارد.
هرچند کودکان در تمام نبردها و جنگهای بزرگ و کوچک، قربانیانی دادهاند اما رقم تلفات کودکان در غزه، با رقم کدام جنگ برابری میکند؟
به گفتهی مدیر اجرایی یونیسف میزان کودکان کشته شده در غزه بیش از کل جنگهای ۴ سال اخیر در جهان است. جنگ خصمانهترین رابطه میان دولتهاست که گاه به اشغال نظامی سرزمین یک طرف جنگ توسط طرف دیگر منجر میشود. حقوق مخاصمات مسلحانه تکالیف متعددی را برای قدرت اشغالگر تعیین میکند و از این دولت میخواهد در مقابل اختیارات وسیعی که در سرزمین اشغالی دارا میشود به تعهداتی عمل کند.
اسرائیل از سال ۱۹۶۷ میلادی کرانهی باختری از جمله قدس اشغالی و غزه را که در مجموع سرزمین اشغالی فلسطین تشکیل میدهند، اشغال کرده است. برخلاف ادعای اسرائیل، خروج نیروهای زمینی این رژیم از غزه در سال ۲۰۰۵ میلادی به اشغال غزه پایان نداد؛ به این دلیل که از آن زمان اسرائیل کنترل موثری بر غزه، از جمله آبهای سرزمینی و حریم هوایی آن، جابهجایی افراد و کالاها، به جز در مرز غزه با مصر و زیرساختهایی که غزه بر آن تکیه دارد، حفظ کرده و این امر نوار غزه را به یک زندان باز تبدیل کرده است. بر اساس حقوق بینالملل بشر، رژیم صهیونیستی به عنوان قدرت اشغالگر موظف است اطمینان حاصل کند که نیازهای اولیه مردم غزه مانند غذا و آب برآورده میشود.
در این بین دنیای کودکان فراتر از همه مرزهای جغرافیایی و سیاستهای جهان بزرگسالان است. حقوق کودکان را باید در زمرهی قواعدی دانست که نقض آنها از سوی هیچ دولت و گروهی پذیرفته نیست. چه در صلح و چه در جنگ، کودکان از حقوق خاصی برخوردارند که هیچ دولتی در داخل مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیک خود، حق تعرض و نادیدهگرفتن آنها را ندارد. به همین دلیل است که حمایتهای حقوقی از کودکان در اسناد بینالمللی مبتنی بر حقوق بشر و حقوق بشردوستانه حاکم بر مخاصمات مسلحانه مورد تاکید قرار گرفته است.
کودکان غزه روزهای کابوسواری را از هفتم اکتبر گذراندند؛ آنها در این منازعه بهصورت مداوم زیر بمباران اسرائیل به عنوان قدرت اشغالگر قرار داشته و زندگی را در شرایط جنگی گذراندهاند آنچه در غزه بر کودکان گذشت، نقض حقوق بینالملل و حقوق بشردوستانه بینالمللی است؛ جنایتهای وارد شده بر کودکان غزه نقض واضح و آشکار کنوانسیون حقوق کودک ۱۹۸۹ است. گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد سرزمینهای اشغالی فلسطین در گزارش خود در اکتبر ۲۰۲۳؛ اسرائیل را به عنوان یکی از طرفین کنوانسیون حقوق کودک و قدرت اشغالگر در سرزمینهای اشغالی فلسطین، مکلف دانست که مطابق با مادهی ۳ کنوانسیون، مصالح عالیه کلیه کودکان تحت صلاحیت خود را در اولویت قرار دهد.
با این حال، اسرائیل کودکان فلسطینی را در معرض آسیبهای جسمی و روانی شدید قرار میدهد و ترسها و چالشهایی را بر آنها وارد میکند که هیچ کودکی نباید آن را تحمل کند. عدم پاسخگویی در قبال اقدامات اسرائیل، نادیده گرفتن تعهدات بینالمللی و نقض حقوق بینالملل است، مادهی ۳۸ کنوانسیون حقوق کودک تأکید میکند که در مخاصمات مسلحانه باید از کودکان حمایت ویژه به عمل آید. حال پرسش این است که تکالیف اسرائیل به عنوان قدرت اشغالگر در تضمین و حمایت از حقوق کودکان فلسطینی در منازعات مسلحانه در غزه چیست؟
هماکنون شرایط کودکان فلسطینی روایتی تلخ و تکاندهنده است که باید تدبیری جدی از طرف دولتهای طرف مخاصمه و جامعهی جهانی علی الخصوص سازمان ملل متحد صورت گیرد. آنچه در غزه دیده میشود این است که هیچکدام از مواد کنوانسیون حقوق کودک ملل متحد توسط اسرائیل رعایت نشده و حقوق کودکان غزه بهشدت نادیده گرفته شده است. همچنین میزان خشونت در این جنگ علیه کودکان بهگونهای است که خشونت از نظر کمی و کیفی در بدترین شکل ممکن در حال رخ دادن است و زندگی آنها را تحتالشعاع قرار داده است.
طبق مادهی (۴۵) کنوانسیون حقوق کودک، نقش کمیتهی حقوق کودک ملل متحد است که میتواند به مجمع عمومی ملل متحد درخواست رسیدگی به وضعیت کودکان را مطرح کند. همچنین در بند (پ) ماده (۴۵) این کنوانسیون آمده است که دبیرکل میتواند درخواست کند تا موضوعات خاص از جمله وضعیت کودکان مورد توجه قرار گیرد.
درباره ضمانت اجرای این کنوانسیون نیز میتوان به تعهدات دولتها اشاره کرد که در صورت عدم رعایت تعهدات کنوانسیون، اعتماد جهانی نسبت به این دولتها از بین میرود. سازمان ملل باید نسبت به اجرا تعهدات کنوانسیون، نه در حد تعارف، بلکه بهطور جدی حساسیت داشته باشد و بهطور مشخص به اسرائیل فشار بیاورد که خشونت علیه کودکان را متوقف کند.
در اقدامی دیگر دبیرکل سازمان ملل میتواند با اضافه کردن اسرائیل در فهرست شرمساری ملل متحد به جهت کشتار بیرحمانهی کودکان در غزه، با انتشار این فهرست، اسرائیل را تشویق کند تا در چشم جهان، رفتار خود را تغییر دهد.
در آخر باید گفت اسرائیل به عنوان یکی از طرفین کنوانسیون حقوق کودک و قدرت اشغالگر در سرزمینهای اشغالی فلسطین، موظف است که مصالح عالیهی کلیه کودکان تحت صلاحیت خود را در اولویت قرار دهد و به تعهدات خود ذیل این کنوانسیون برای حمایت و تضمین حقوق کودکان در غزه عمل کند.
ترومای ناشی از جنگ برای کودکان تا نسلها میتواند ادامه یابد؛ کودکان امیدهای فردای جهان هستند و دولتها با همکاری یکدیگر میتوانند آینده بهتری برای هرکودکی که در جنگ و بحران زندگی میکند بسازند.