با پایان یافتن فصل برداشت برنج در گیلان، بطور معمول تاکیدات مستمری در خصوص بهرهگیری بهینه از اراضی شالیکاری در بستر کشت دوم شنیده می شود. طبیعی ست که این الزام مهم ، این روزها از سوی مدیران و دستاندرکاران جهاد کشاورزی نیز مورد تاکید قرار گیرد، تا شاید بستری فراهم آید برای افزایش بهرهوری […]
با پایان یافتن فصل برداشت برنج در گیلان، بطور معمول تاکیدات مستمری در خصوص بهرهگیری بهینه از اراضی شالیکاری در بستر کشت دوم شنیده می شود. طبیعی ست که این الزام مهم ، این روزها از سوی مدیران و دستاندرکاران جهاد کشاورزی نیز مورد تاکید قرار گیرد، تا شاید بستری فراهم آید برای افزایش بهرهوری زمین و در نهایت بهبود اقتصاد و معیشت خانوار روستایی. قشری که امروز بار سنگین تولید قوت و غذای جامعه ایرانی را برای حفاظت هرچه بیشتر از امنیت غذایی کشور بر دوش میکشد و در قبال این مسئولیت بزرگ، عایدی چندانی هم نصیبش نمیشود…!
به هر حال، وقتی مجموعه شرایط و مضایق بهرهبرداران بخش کشاورزی را به ویژه در استان گیلان مرور میکنیم، در می یابیم که تنها راه بهبود شرایط زندگی این قشر زحمتکش و کم توقع، اتخاذ راهکارهایی است که بتواند درآمد سرانه آنان را بهبود بخشیده و از بروز هرگونه تهدید و انحراف در روند فعالیتهای کشاورزی در سالهای پیش رو پیشگیری نماید. بی شک برای نیل به این هدف مهم، موثرترین شیوه که بتواند در کنار یک کشاورزی علمی و صنعتی به اوضاع اقتصادی کشاورزان کمک کند، ظرفیتی ست به نام کشت دوم. فرصتی که در صورت بهرهگیری بهینه از آن، میتوان بخش قابل توجهی از هزینههای امروز زندگی خانوارهای روستایی را جبران نموده و از فشار فزاینده اقتصادی بر معیشت آنان بکاهد.
به هر حال فراموش نکنیم که برخلاف وجود ظرفیتهای بسیار اقتصادی و تولیدی در گیلان، هنوز درآمد سرانه در این استان از میانگین کشوری پایینتر و به همان نسبت شبح فقر، به عنوان عاملی تهدید کننده در بر روی خانوارهای کم درآمد و بیبضاعت استانمان گسترانیدهتر است. در همین راستا، آمارها حکایت از این امر مهم دارد که ۳.۲ درصد از جمعیت کشور در گیلان زندگی میکنند، اما تنها ۲.۲ درصد از تولید و درآمد کشور به این استان تعلق دارد.
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، سرانه ی درآمد گیلان در سال ۱۳۹۹ با لحاظ قیمتهای جاری برای هر نفر، ۴۳۷ میلیون ریال در سال بوده در حالیکه این میانگین برای کشور ۶۵۸ میلیون ریال اعلام شده است. (هر دوی این ارقام مربوط به سال ۱۳۹۹ است) حال برگردیم به سرانه ی درآمد سالانه ی هر عضو از خانوار روستایی و کشاورز در گیلان. طبق اعلام معاونت برنامه ریزی سازمان جهاد کشاورزی این استان، مجموع تولیدات کشاورزی در گیلان امسال حدود ۳.۲ میلیون تن بوده است که اگر میانگین فروش هر کیلو محصول را ۳۵ هزار تومان حساب کنیم؛ مجموع درآمد ناخالص کشاورزان گیلان به رقمی بالغ بر ۱۱۰ هزار میلیارد تومان می رسد. از طرفی هم اکنون در گیلان ۳۱۳ هزار بهره بردار کشاورزی داریم که اگر هر بهره بردار بطور میانگین یک خانوار سه نفره را تشکیل داده باشد، جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر معادل ۴۰ درصد جمعیت استان را در زمره ی فعالان بخش کشاورزی قرار می دهد. که در این صورت سرانه ی درآمد ناخالص سالانه ی بخش کشاورزی برای هر فرد عددی معادل ۱۱۰ میلیون تومان در سال خواهد بود. اما سئوال مهم اینجاست که چقدر از این رقم ۱۱۰ میلیون تومانی هزینه ی تولید و چقدر درآمد کشاورزان است؟ بررسی ها نشان می دهد که در حال حاضر و با لحاظ تورم و شرایط اقتصادی موجود در بازار ، ۷۰ تا ۸۰ درصد درآمد ناخالص کشاورزان، صرف هزینه ی تولید می شود و تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد آن به عنوان درآمد خالص باقی می ماند…! اگر چنین محاسبه ایی درست باشد که دور از ذهن هم نیست، باید سرانه ی درآمد هر فرد روستایی و کشاورز در گیلان را بطور میانگین بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان در نظر بگیریم که این رقم متاسفانه حدود نیمی از سرانه ی درآمد گیلان در سال ۱۳۹۹ است…؟!
در همین راستا به عرض برسانم که کارشناسان جهاد کشاورزی، هزینه ی تولید هر کیلوگرم برنج مرغوب را ۹۲ هزار تومان و برای هرکیلو برنج پرمحصول را ۷۲ هزار تومان برآورد کرده اند که این ارقام به هیچ وجهی با قیمت فعلی برنج در بازار همخوانی نداشته و دخالت و سیاستگذاری هرچه سریعتر دولت با محوریت وزارت جهاد کشاورزی را برای بهبود شرایط بازار و دفاع از حقوق حقه ی بهره برداران اراضی شالیکاری در کشور از جمله گیلان را طلب می کند.
حال در چنین شرایطی، می توان دریافت که بهره گیری از ظرفیتهای نهفته در کشت دوم تا چه میزان، می تواند به دوام و قوام اقتصاد خانوار روستایی ما در استان گیلان کمک کند…؟
ناگفته نماند که در حال حاضر، گیلان ۴۲۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی دارد که ۱۱۷ هزار هکتار آن باغی و بقیه در زمره زمینهای زراعی است. بیشترین زمینهای زراعی گیلان هم با رقم ۲۳۸ هزار هکتار به کشت برنج اختصاص دارد. حال باید ببینیم که چه مقدار از این شالیزارها قابلیت کشت دوم دارد؟ رئیس سازمان جهاد کشاورزی گیلان در همین رابطه به نگارنده گفت: از مجموع ۲۳۸ هزار هکتار شالیزار موجود در گیلان ، حدود یکصد هزار هکتار آن قابلیت کشت دوم دارد که سال گذشته ۸۳ هزار هکتار آن به کشت دوم اختصاص یافت و امسال برای کل ۱۰۰ هزار هکتار برنامهریزی و هدف گذاری شده است.
از سوی دیگر سال گذشته ۲۳۷ هزار تن انواع محصولات کشاورزی در قالب کشت دوم از ۸۳ هزار هکتار از اراضی زراعی گیلان برداشت شد که این رقم قرار است امسال به ۳۰۰ هزار تن افزایش یابد. جالب اینکه کشت راتون با سهم ۶۰ درصدی از کل محصولات برگرفته از کشت دوم گیلان رتبه ی نخست را از آن خود کرد و پس از آن محصولاتی همچون گیاهان علوفهای مثل شبدر برسیم، سبزیجات غدهای، انواع صیفی جات و سبزیجات محلی در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
دکتر صالح محمدی همچنین از اتخاذ تدابیری جهت پرورش علمی و مبتنی بر تحقیقات کشت دوم در گیلان خبر داد و افزود: در همین راستا در سالهای اخیر مطالعات متعددی در خصوص استعدادیابی اراضی زراعی گیلان برای ارتقاء بهرهوری در واحد سطح انجام گرفته و نتیجه این تحقیقات نشان داده که علاوه بر راتون، اراضی زراعی گیلان برای پرورش گیاهان علوفهای، چغندر علوفهای، تریتی کاله و ماشک نخودی مستعد تر از دیگر گونههاست. با این توصیف شایسته است که کشاورزان گیلانی برای کشت دوم علاوه بر راتون گونه های یاد شده ی پیشنهادی را برگزینند. البته بهرهبرداران بخش کشاورزی میتوانند با بهرهگیری از نکته نظرات کارشناسان سازمان جهاد در مناطق ۱۷گانه شهرستانی، اولویت درخور و موثر را به اقتضای شرایط اراضی زراعی خود دریافت دارند و به حصول نتایج مطلوب در زمینه ی ارتقاء بهره وری در کشت دوم دست یابند.
علاوه بر این، امسال برنامههایی هم در خصوص بازاریابی و تسهیل در فروش محصولات کشت دوم کشاورزان گیلانی در دستور کار قرار گرفته و مسئولیت اجرای آن بر عهده تعاون روستایی استان گذاشته شده است؛ به طوری که تعاون روستایی با بهرهگیری از ظرفیت تعاونیها در صدد است برای بازاریابی و حمل و نقل محصولات کشت دوم وارد عمل شده و شرایط را برای تولیدکنندگان تسهیل نماید. بی شک این ماموریت مهم با انتقال بموقع محصولات به استانهای مجاور به ویژه پایتخت میسر می شود. حلقه ی مفقوده ایی که در سالهای گذشته، دغدغههایی را برای عرضه محصولاتی چون انواع سبزیجات و صیفی جات به وجود آورده بود و قرار است با این راهکارهای تعاون روستایی، امسال به حصول نتایج مطلوب منتهی شود. مجموع این موارد تلاشی ست تا روند بهرهگیری بهینه از اراضی کشاورزی در گیلان بهبود و ارتقا یافته و گامی در جهت تقویت اقتصاد خانوار روستایی در استان برداشته شود.
البته که مزایای کشت دوم صرفا به تقویت درآمدهای اقتصادی خانوارهای روستایی محدود نمی شود و اثرات غیرقابل انکاری در حوزه ی تقویت زمین و مبارزه با انواع آفات و امراض حوزه ی کشاورزی دارد. از جمله مهمترین مزایای کشت دوم ،حاصلخیز شدن خاک برای افزایش تولید برنج در سال زراعی آینده است. کاهش آفات و بیماریهای خاک و تخریب محل زمستان گذرانی جمعیت بذر علفهای هرز از دیگر مزایایی ست که در بستر تحقق عینی کشت دوم می تواند از بروز خسران در فصل زراعی آتی در حوزه برنج پیشگیری مینماید. نکته دیگر کاهش هزینههای مربوط به آماده سازی زمین برای کشت برنج است که این بخش نیز می تواند در کاهش هزینه های مرتبط با آباد کردن شالیزارها برای سال زراعی آینده موثر باشد.
برخی کارشناسان کشاورزی اذعان دارند که وقتی گیاهان علوفهای در کشت دوم به کار گرفته میشوند، تثبیت کننده ازت در خاک هستند و نیتروژن را از هوا میگیرند و در نتیجه خاک را برای سال زراعی آینده غنی میکنند؛ پدیده ایی که روند مصرف کود شیمیایی را برای کشت برنج کاهش میدهد.
مجموع عوامل و شرایط یاد شده گویای این است که افزایش اقبال عمومی به کشت دوم در گیلان، علاوه بر بهبود اقتصاد و معیشت خانوار روستایی، افزایش تولید و ارتقای بهرهوری در اراضی را بدنبال داشته و گام موثری در جهت بهرهگیری علمی و منطقی از اراضی کشاورزی استان به حساب می آید.
نکته ی مهم دیگر در حوزه ی تقویت کشت دوم در گیلان، لزوم آسیب شناسی و اتخاذ تدابیر سازنده برای تمامی اراضی شالیکاری گیلان است. پیشتر اشاره کردیم که در حال حاضر تنها یکصد هزار هکتار از شالیزارهای گیلان مستعد کشت دوم است و تقریبا ۶۰ درصد باقیمانده ، بدلیل آبگیر بودن و ماندابی بودن آنها، نیاز به اقدامات اصلاحی و بازدارنده همچون اجرای طرح های زهکشی و هدایت آب دارند که باید بیش از پیش در اولویت مجریان و دست اندرکاران دولتی بویژه وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفته و روند بهره گیری هرچه بیشتر از اراضی زراعی استان را تسریع نماید. «ان شاء الله»
نویسنده : دکتر حسین کلهر ؛ کارشناس فرهنگ و رسانه
انتهای پیام/.