طوفان تبعیض و فامیل بازی خانه ما را ویران میکند ای کاش استاندار گیلان خصوصاً نمایندگان مجلس به داد ما برسند. شاید کمی دور از انتظار باشد بگوئیم در این گرفتاریهای موجود که اکثر مردم عزیز ما شاهد و ناظر آن هستند عدهای با صبر و شکیبایی و با کمبودها و نارسائیها میسازند و به […]
طوفان تبعیض و فامیل بازی خانه ما را ویران میکند ای کاش استاندار گیلان خصوصاً نمایندگان مجلس به داد ما برسند.
شاید کمی دور از انتظار باشد بگوئیم در این گرفتاریهای موجود که اکثر مردم عزیز ما شاهد و ناظر آن هستند عدهای با صبر و شکیبایی و با کمبودها و نارسائیها میسازند و به ناچار تحملش میکنند امّا هیچگاه حاضر نیستند ندانمکاریها وکمکاریهای مدیران مسئول را تحمل کنند چون مملکت ما سرشار از ثروت است و دارای مردمانی فهیم و بافرهنگ هستیم چرا نباید از ثروت مملکت خود برای مردم عزیز و نجیب ایران استفاده شود.
نمیدانم تا چه میزان به تقدیر و سرنوشت اعتقاد دارید و پایبند آن هستید امّا من همیشه فکر میکنم بسیاری از اتفاقات روزگار حاصل بازی و عملکرد خودمان است. مثلاً وقتی گرهای از مشکلات جامعه خصوصاً جوانان عزیز که مشتاق تشکیل یک زندگی جدیدی هستند را باز میکنی مطمئن باشید روزنهای از روشنائی را به قلب و جانت میگشائید و اگر این اعتقادات همیشه باقی و به صورت پررنگ محفوظ باشد آنگاه متوجه عملکرد خود در زندگی خواهیم بود. یکی از نویسندگان کاردان میگفت دنیای تجربه در لابهلای آرشیو نشریات مختلف پیشکسوتان اهل قلم به تصویر کشیده میشود و همیشه عملکردهای مثبت ماندگارست امّا متأسفانه هستند مدیرانی که طاقت چند کلمه انتقاد را ندارند حتی تمایل دارند روایت اهل رسانه از واقعیتهای تلخ نباشد تیز و تند و طوفانی هم نباشد غافل از آنکه تلخیها و تیزیها و تندیهای روایت قلم بدستان به مراتب کمتر از روایت خود واقعیتها است مثلاً جوانان فارغالتحصیلان گیلانی میگویند بحران بیکاری ما را محاصره کرده است خصوصاً افرادی که از داشتن پارتی محروم هستند چارهای ندارند جز زانوی غم بغل کنند و به زندگی ناامیدکننده خود ادامه دهند.
این در شرایطی است که دولت موظف است آینده جوانان خود را تأمین کند. مگر میشود جوانی که ۲۰ سال زحمت کشیده تحصیل کرده است سپس نتوانسته باشد موفق شود تا با شغلی آبرومندانه به زندگی غرورآفرین خود ادامه دهد؟ همچنان جوانان بیکار گیلانی میگویند ما از نمایندگان خود در مجلس خصوصاً استاندار بومی گیلان انتظار داریم تا با رفع هرگونه مشکلات از جمله تبعیض، فامیلبازی خانه ما را ویران نکنند. آری روایت واقعی جوهری تلخ به همراه دارد این اوضاع در شرایطی است که متأسفانه بعضی از پسران و دختران جوان را میبینم که فقر و بیچارگی آنان را به چهارراهها میکشاند تا در ازدحام چشمهای حریص و هوسناک برای رهگذران فال شبانه بگیرند و گلفروشی یا سیگار یا آدامس بفروشند.
با این اوضاع و احوال گیلان، چگونه باید من خبرنگار اجتماعی از اینگونه صحنههای زجرآور چشمپوشی کنم و هیچ نگویم یا هیچ قلمی نزنم یا اگر هم مینویسم مطمئناً در حد ناچیزی از واقعیتهای تلخ جامعه را روایت میکنم یعنی اگر به گوشهای از حال و روز جوانان نپردازم پس چگونه باید جوابگوی مردم باشم. متأسفانه همین روایت کمرنگ و رقیق هم گاهی اوقات در هاضمه بعضیها ناگوار و غیرقابل هضم میباشد و آنگاه خبرنگاران بدون مزد و مواجب که انصافاً قلبی مهربان و قلمی رسا و مردمی دارند برای کسب روایت قلم حتی در حدّ اندک از واقعیت تلخ باید متحمل مرارتهای زیادی باشد. مثلاً طرح جدید ادارات گیلان در زمینه دعوت خبرنگاران که روسای روابط عمومیها مدّ کردند که خبرنگاران باید در طول سال اخبار تشریفاتی که بنا به سلیقه و میل خودشان است ارسال میکنند انتشار دهند در غیر اینصورت از دعوت در جلسات خودداری میکنند.
بیتوجهی بعضی از مدیران استان به امر اطلاعرسانی و اهمیت وجود مطبوعات به جایی رسیده که مدیرکل ورزش و جوانان گیلان به مناسبت روز خبرنگار از خبرنگاران بدون مزد و مواجب دعوت میکند تا از این عزیزان تجلیل کند متأسفانه به بهانه تقدیر و تشویق و تجلیل از روز خبرنگار بیلان کاری ارائه میدهد و در پایان مراسم از همه خبرنگاران شماره حساب میگیرد تا از زحمات این عزیزان تقدیر کند متأسفانه همکاران میگویند آقای آرمان خواست فقط بیلان ارائه دهد چون سال گذشته هم دعوت نموده ولی هیچ قدمی در جهت تشویق خبرنگار برنداشته و این حرکت ناشایست در سطح ایران هم سابقه نداشته است. ایشان خواستند بگوئید که دیگر نیازی به خبرنگار ندارد.
البته با این رفتار ناامیدکننده باز هم ما علاقمندیم تا در جلسات حضور پیدا کنیم و ماحصل آن را به تفسیر بکشانیم و چکیده آن را به نظر مردم عزیز برسانیم امّا نکته جالب توجه حرکت فراموش نشدنی فرمانده نیروی انتظامی گیلان است که بسیار جالب توجه بوده و هنوز هم در محافل مطبوعاتی نقل مجلس است.
سردار حسنپور به روابط عمومی خود دستور داد که در روز خبرنگار باید از همه خبرنگاران علیالخصوص خبرنگاران انتقادی که در جهت مردم قلم میزنند و انتقاد میکنند را دعوت کنید و از همه این عزیزان تجلیل و دلجویی به عمل آورد شأن و عظمت قلم را حفظ کرده امّا وظیفه خبرنگار آن نیست که اخبار ارسالی یعنی تشریفاتی که مدیران میل دارند منتشر کند. خبری برای ما اهمیت خبری دارد که مدیر مربوطه تمایلی به انتشار آن نداشته باشد.
بهرحال خبرنگار انتقادی برای کشف واقعیت باید به راحتی به مدیران مسئول دسترسی داشته باشد و در تمامی جلسات دعوت شود تا از حاشیهها خبرسازی کنند مردم انتظار عملکرد مثبت و ماندگار از خدمتگزاران خود دارند. خبرنگاران انتقادی باید در جهت مردم باشند. البته هر دردی درمانی دارد هیچ دردی بیدرمان نیست امّا طبیب متخصص و کاردان میخواهد.
اگر مدیری از تلخی لهجه رسانهها برآشفته و نگران و ناامید شود چگونه میتواند با تلخی سهمگین واقعیتهای جامعه کنار بیائید. واقعیتها از آنچه که در آینه مطبوعات میبینید به شما نزدیکتر است در کشورهای متمدن میگویند خبرنگاری یعنی خطرنگاری و روزنامهنگاری جزء شغلهای سخت به شمار میرود امّا در جریان باشید که با گذشت بیش از ۲۰۰ سال از سابقه روزنامهنگاری در ایران هنوز متأسفانه در وزارت کار شغلی به نام روزنامهنگاری تعریف نشده است و هنوز هم نمایندگان ما در مجلس در این خصوص برای اهل قلم قدمی ماندگار برنداشتند در حالیکه مرتباً از موقعیت مطبوعات استفاده میکنند ولی هنوز بیمه خبرنگاران نیز با صندوق هنرمندان است با این ناملایمات این قشر زحمتکش و بدون مزد و مواجب در سرما و گرما همه جا همراه هستند و از همه چیز و همه کس مینویسند امّا خودش دیده نمیشود.
متأسفانه مسئولان طاقت شنیدن انتقاد را ندارند مثلاً امسال مراسم تجلیل روز خبرنگار که از سوی ارشاد برگزار گردید نمایندگان مجلس یا مدیران کل حضور پیدا نکردند و غریبانه برگزار گردید. ما باز هم مأیوس نشدیم حتی تلاش داریم تا ثابت کنیم دیگران هستند .در حال حاضر با حجم وسیعی از روزنامهها و هفتهنامهها و ماهنامه و فصلنامه و سایتهای مختلف توانستهایم جایگاه رفیع در مطبوعات کشور پیدا کنیم تا مدیرکل ارشاد گیلان هم در سخنرانیها پز حجم وسیع مطبوعات در استان گیلان را به رخ پایتختنشینان بزند و امّا من خبرنگار معتقدم که نباید هیچگاه کیفیت را فدای کمیت کرد. در خبرها شنیدیم استاندار گیلان جهت تجلیل از خبرنگاران شخصاً در صدای سیما حضور پیدا کرد تا مراسم تجلیل را به نحو احسن انجام دهد امّا خبرنگاران بدون مزد مواجب میگویند ای کاش دکتر حقشناس نظیر استانداران سابق همه خبرنگاران را به استانداری دعوت میکرد و مراسم تجلیل را در استانداری به نحو احسن برگزار میکرد تا دلجویی باشد برای خبرنگاران عزیز و همچنان دستور میداد تا حق بیمه این عزیزان به روال گذشته پرداخت شود نه اینکه مراسم تجلیل از خبرنگاران را به صورت دستچین عمل کنند و ناامیدی و دلسردی میان اهل قلم به وجود آورد. البته هنوز دیر نشده، انتظار میرود تا با اقدامی مردمپسند از همه خبرنگاران عزیز حتی خبرنگاران انتقادی که بدون مزد و مواجب هستند و همیشه همراه و حامی خدمتگزاران صدیق میباشند را مورد تجلیل و دلجویی قرار دهند چون فاصلههای زیاد باعث گردیده تا مطالبات مردمی نزد ما خبرنگاران تلمبار شود.
لازم و ضروریست تا هرچه سریعتر فاصلهها کوتاهتر شود و ما هم بتوانیم به وظایف خبرنگاری خود به نحو احسن انجام دهیم و پاسخ این مقاله دردناک را حضوری دریافت و برای مردم عزیز اطلاع رسانی کنیم چون مردم حق دارند باید در جریان عملکرد خدمت گزاران خود قرار گیرند .
انشاءالله به امید آن روز
رشت – سیداکبر خوشحال
